معنی فارسی histamin
B2مادهای شیمیایی که به عنوان واسطه در واکنشهای آلرژیک و تنظیم عملکرد های بدن عمل میکند.
A chemical substance that acts as a mediator in allergic reactions and regulates bodily functions.
- NOUN
example
معنی(example):
هیستامین در واکنشهای آلرژیک نقش دارد.
مثال:
Histamin plays a role in allergic reactions.
معنی(example):
پزشکان اغلب سطح هیستامین را برای تشخیص بیماریها اندازهگیری میکنند.
مثال:
Doctors often measure histamin levels to diagnose conditions.
معنی فارسی کلمه histamin
:
مادهای شیمیایی که به عنوان واسطه در واکنشهای آلرژیک و تنظیم عملکرد های بدن عمل میکند.