معنی فارسی histing

B1

هیستینگ، فرآیندی برای ترسیم و تجزیه و تحلیل توزیع داده‌ها با استفاده از هیستوگرام.

The process of histogramming in data analysis.

example
معنی(example):

هیستینگ به فرآیند ایجاد هیستوگرام‌ها در تحلیل داده‌ها اشاره دارد.

مثال:

Histing refers to the process of making histograms in data analysis.

معنی(example):

روش هیستینگ امکان نمای بهتر توزیع داده‌ها را به وجود می‌آورد.

مثال:

The histing method allows for better visualization of data distributions.

معنی فارسی کلمه histing

: معنی histing به فارسی

هیستینگ، فرآیندی برای ترسیم و تجزیه و تحلیل توزیع داده‌ها با استفاده از هیستوگرام.