معنی فارسی histomorphologically

B2

هیستومورفولوژیکی، به مطالعه ساختار و شکل بافت‌ها در سطح میکروسکوپی اشاره دارد.

Relating to the study of the structure of tissues at the microscopic level.

example
معنی(example):

از نظر هیستومورفولوژیکی، بافت نشانه‌های التهاب را نشان داد.

مثال:

Histomorphologically, the tissue showed signs of inflammation.

معنی(example):

سلول‌ها از نظر هیستومورفولوژیکی برای درک ساختارشان تحلیل می‌شوند.

مثال:

The cells are analyzed histomorphologically to understand their structure.

معنی فارسی کلمه histomorphologically

: معنی histomorphologically به فارسی

هیستومورفولوژیکی، به مطالعه ساختار و شکل بافت‌ها در سطح میکروسکوپی اشاره دارد.