معنی فارسی histopathologically
B2به صورت هیستوپاتولوژیکی، به بررسی و تجزیه و تحلیل بافتهای بدن و شناخت بیماریها و تغییرات بافتی مربوط میشود.
In a manner relating to the study of tissue changes associated with disease.
- ADVERB
example
معنی(example):
پزشک بافت را به صورت هیستوپاتولوژیکی بررسی کرد تا هر گونه ناهنجاری را شناسایی کند.
مثال:
The doctor examined the tissue histopathologically to identify any abnormalities.
معنی(example):
تحقیق بر درک بیماری به صورت هیستوپاتولوژیکی متمرکز شده بود.
مثال:
The research focused on understanding the disease histopathologically.
معنی فارسی کلمه histopathologically
:
به صورت هیستوپاتولوژیکی، به بررسی و تجزیه و تحلیل بافتهای بدن و شناخت بیماریها و تغییرات بافتی مربوط میشود.