معنی فارسی historiographership
B1تاریخنگاری، هنر و علم نوشتن تاریخ و تولید متون تاریخی.
The profession or practice of writing history or historical accounts.
- NOUN
example
معنی(example):
نقش تاریخنگاری در دانشگاهها مهم است.
مثال:
The role of historiographership is important in academia.
معنی(example):
تاریخنگاری به درک عمیق از منابع مختلف نیاز دارد.
مثال:
Historiographership requires a deep understanding of various sources.
معنی فارسی کلمه historiographership
:
تاریخنگاری، هنر و علم نوشتن تاریخ و تولید متون تاریخی.
