معنی فارسی histotherapist
B1تاریخدرمانگر، کسی که به درمان با استفاده از روشهای تاریخی میپردازد.
A practitioner of histotherapy; someone who uses historical methods in therapy.
- NOUN
example
معنی(example):
تاریخدرمانگر شخصی است که تاریخدرمانی را انجام میدهد.
مثال:
A histotherapist is someone who practices histotherapy.
معنی(example):
تاریخدرمانگران اغلب به مطالعه تکنیکهای درمانی باستانی میپردازند.
مثال:
Histotherapists often study ancient healing techniques.
معنی فارسی کلمه histotherapist
:
تاریخدرمانگر، کسی که به درمان با استفاده از روشهای تاریخی میپردازد.