معنی فارسی histrionically

B2

به طرز تئاتری و اغراق‌آمیز عمل کردن، زمانی که فرد احساسات را بیش از حد نشان می‌دهد.

In a theatrical manner; exaggeratedly dramatic.

example
معنی(example):

او در طول نمایش به شکل تئاتری عمل کرد و هر احساسی را اغراق آمیز نشان داد.

مثال:

She acted histrionically during the play, making every emotion exaggerated.

معنی(example):

داستان‌سرایی نمایشی او اغلب توجه مخاطبان را جلب می‌کرد.

مثال:

His histrionically dramatic storytelling often captured the audience's attention.

معنی فارسی کلمه histrionically

: معنی histrionically به فارسی

به طرز تئاتری و اغراق‌آمیز عمل کردن، زمانی که فرد احساسات را بیش از حد نشان می‌دهد.