معنی فارسی hittable

B1

قابل ضربه زدن.

Able to be hit or struck.

adjective
معنی(adjective):

Able to be hit; fit to be hit

example
معنی(example):

کیسه بوکس قابل ضربه زدن است و برای تمرین عالی است.

مثال:

The punching bag is hittable and great for practice.

معنی(example):

این توپ در بازی‌ها قابل ضربه زدن است.

مثال:

This ball is hittable in games.

معنی فارسی کلمه hittable

: معنی hittable به فارسی

قابل ضربه زدن.