معنی فارسی hiveward

B1

به سمتی که کندو قرار دارد، هنگامی که زنبورها یا موجودات دیگر به آنجا می‌روند.

Towards the hive; the direction in which a hive is located.

example
معنی(example):

زنبورها به سوی کندو پرواز کردند وقتی که خورشید شروع به غروب کرد.

مثال:

The bees flew hiveward as the sun began to set.

معنی(example):

کودکان پس از پیک نیک به سمت کندو دویدند.

مثال:

The children ran hiveward after the picnic.

معنی فارسی کلمه hiveward

: معنی hiveward به فارسی

به سمتی که کندو قرار دارد، هنگامی که زنبورها یا موجودات دیگر به آنجا می‌روند.