معنی فارسی hoaming
B1پرسهزنی یعنی به طور بیهدف و آزادانه در جایی حرکت کردن.
To wander around aimlessly without a specific destination.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تمام روز در اطراف خانه پرسه میزدند.
مثال:
They kept hoaming around the house all day.
معنی(example):
پرسهزدن دانشآموزان باعث حواسپرتی معلم شد.
مثال:
The hoaming of the students was distracting the teacher.
معنی فارسی کلمه hoaming
:
پرسهزنی یعنی به طور بیهدف و آزادانه در جایی حرکت کردن.