معنی فارسی hobbed

B1

تنظیم شده، به معنای تغییردادن یا تنظیم چیزی به منظور بهبود عملکرد.

Adjusted or modified for a specific purpose; commonly related to furniture or tools.

example
معنی(example):

او میز را در ارتفاع مناسب برای کار تنظیم کرده است.

مثال:

He hobbed the table at the right height for working.

معنی(example):

پس از تنظیمات انجام شده، صندلی بسیار راحت‌تر شد.

مثال:

After hobbed adjustments, the chair was much more comfortable.

معنی فارسی کلمه hobbed

: معنی hobbed به فارسی

تنظیم شده، به معنای تغییردادن یا تنظیم چیزی به منظور بهبود عملکرد.