معنی فارسی hobbing
B2فرآیند ایجاد دندهها یا شکلهای ویژه روی قطعات با استفاده از ابزار خاص.
The production of gears through a cutting method using a hob.
- NOUN
example
معنی(example):
هیبینگ یک فرآیند است که در ساخت دندهها استفاده میشود.
مثال:
Hobbing is a process used in manufacturing gears.
معنی(example):
این شرکت در هیبینگ اجزای فلزی مختلف تخصص دارد.
مثال:
The company specializes in hobbing various metal components.
معنی فارسی کلمه hobbing
:
فرآیند ایجاد دندهها یا شکلهای ویژه روی قطعات با استفاده از ابزار خاص.