معنی فارسی hobby farm

B1

مزرعه‌ای کوچک که بیشتر برای تفریح و سرگرمی و تولید محلی استفاده می‌شود.

A small farm that is primarily operated for pleasure rather than profit.

example
معنی(example):

آنها یک مزرعه تفریحی خریدند تا سبزیجات بکارند.

مثال:

They bought a hobby farm to grow vegetables.

معنی(example):

او آخرهفته‌هایش را در مزرعه تفریحی‌اش می‌گذراند.

مثال:

She spends her weekends at her hobby farm.

معنی فارسی کلمه hobby farm

: معنی hobby farm به فارسی

مزرعه‌ای کوچک که بیشتر برای تفریح و سرگرمی و تولید محلی استفاده می‌شود.