معنی فارسی hobhouchin
B1اصطلاحی که به اجسام یا تامینکنندههای غیرمعمول اشاره میکند.
A term referring to an unusual or exotic object or creature.
- OTHER
example
معنی(example):
هوبوچین ظاهری عجیب و جالب داشت.
مثال:
The hobhouchin looked exotic and interesting.
معنی(example):
در بازار، یک هوبوچین رنگارنگ دیدم.
مثال:
In the market, I saw a colorful hobhouchin.
معنی فارسی کلمه hobhouchin
:
اصطلاحی که به اجسام یا تامینکنندههای غیرمعمول اشاره میکند.