معنی فارسی hodgepodges
B1ترکیبی از چیزهای مختلف، به ویژه در زمینه‌هایی که به نظر نامنظم یا بی‌نظم می‌رسند.
A mixture of different things, often in an untidy or chaotic way.
- noun
noun
معنی(noun):
A hotchpotch; a collection containing a variety of miscellaneous things.
مثال:
His latest sculpture is a hodgepodge of kitchen clutter and scrap glued together.
معنی(noun):
A confused mass of ingredients shaken or mixed together in the same pot.
example
معنی(example):
هنرمند ترکیبی از سبک‌های مختلف را در اثر خود ایجاد کرد.
مثال:
The artist created a hodgepodge of different styles in her work.
معنی(example):
اتاق او ترکیبی از اسباب‌بازی‌ها و کتاب‌ها بود.
مثال:
His room was a hodgepodge of toys and books.
معنی فارسی کلمه hodgepodges
:
ترکیبی از چیزهای مختلف، به ویژه در زمینه‌هایی که به نظر نامنظم یا بی‌نظم می‌رسند.
