معنی فارسی hogtiing
B1نوعی فرآیند بستن و کنترل حیوانات که غالباً در فعالیتهای کشاورزی استفاده میشود.
An alternative term related to the practice of tying animals in a similar manner.
- OTHER
example
معنی(example):
hogtiing یک تنوع از تکنیک سنتی است.
مثال:
Hogtiing is a variation of the traditional technique.
معنی(example):
آنها در کلاسهایشان درباره hogtiing یاد میگیرند.
مثال:
They are learning about hogtiing in their classes.
معنی فارسی کلمه hogtiing
:
نوعی فرآیند بستن و کنترل حیوانات که غالباً در فعالیتهای کشاورزی استفاده میشود.