معنی فارسی hogtying
B1هوگتایینگ، روشی برای بستن دستان و پاهای یک حیوان به طور همزمان به نحوی که نتواند حرکت کند.
The act of tying the legs of an animal together to prevent movement.
- verb
verb
معنی(verb):
To tie an animal's or someone's feet together; originally all four legs of a quadruped.
معنی(verb):
To render helpless.
example
معنی(example):
کابوی گوساله را به روش هوگتایینگ بسته تا آرام باشد.
مثال:
The cowboy is hogtying the calf to keep it still.
معنی(example):
هوگتایینگ در رودیها برای سریع بسترسازی حیوانات استفاده میشود.
مثال:
Hogtying is used in rodeos to quickly secure animals.
معنی فارسی کلمه hogtying
:
هوگتایینگ، روشی برای بستن دستان و پاهای یک حیوان به طور همزمان به نحوی که نتواند حرکت کند.