معنی فارسی hoised

B1

برافراشته شده، زمانی که چیزی به خصوص بادبان بالا برده شده است.

Raised, especially referring to a sail that has been lifted.

example
معنی(example):

خدمه بادبان را به سرعت برافراشتند.

مثال:

The crew hoised the sail quickly.

معنی(example):

آنها بادبان‌ها را به هوا برافراشتند وقتی که باد شدت گرفت.

مثال:

They hoised the sails as the wind picked up.

معنی فارسی کلمه hoised

: معنی hoised به فارسی

برافراشته شده، زمانی که چیزی به خصوص بادبان بالا برده شده است.