معنی فارسی hok
B1سوژهای که مشخص نیست و ممکن است به عنوان صدای غیر مریط استفاده شود.
An unclear or undefined sound; often used to express confusion.
- noun
noun
معنی(noun):
A kind of small hut.
example
معنی(example):
صدا یک هوک عجیب بود.
مثال:
The sound was a strange hok.
معنی(example):
من از اتاق دیگر یک هوک شنیدم.
مثال:
I heard a hok from the other room.
معنی فارسی کلمه hok
:
سوژهای که مشخص نیست و ممکن است به عنوان صدای غیر مریط استفاده شود.