معنی فارسی hokeyness
B1حالت بچگانه، غیرجدی و سطحی که در برخی موقعیتها به کار میرود.
A state of being overly sentimental or unrealistic; sometimes comical.
- NOUN
example
معنی(example):
حالت بچگانهی فیلم باعث شد نتوانیم آن را جدی بگیریم.
مثال:
The hokeyness of the movie made it hard to take seriously.
معنی(example):
بچگانه بودن او بخشی از جذابیتش است.
مثال:
His hokeyness is part of his charm.
معنی فارسی کلمه hokeyness
:
حالت بچگانه، غیرجدی و سطحی که در برخی موقعیتها به کار میرود.