معنی فارسی hold forth
B2صحبت کردن با اعتماد به نفس و طولانی درباره یک موضوع.
To speak at length on a particular subject.
- verb
verb
معنی(verb):
To extend or offer, propose.
معنی(verb):
Talk at great length; expatiate; harangue.
example
معنی(example):
او شروع به صحبت کردن درباره نظرش کرد.
مثال:
He started to hold forth about his opinion.
معنی(example):
در طول جلسه، او درباره این موضوع صحبت کرد.
مثال:
During the meeting, she held forth on the issue.
معنی فارسی کلمه hold forth
:
صحبت کردن با اعتماد به نفس و طولانی درباره یک موضوع.
