معنی فارسی hold the field
B1نگه داشتن میدان به مفهوم تسلط بر یک ناحیه یا مکانی است.
To maintain control over a particular area, especially in sports.
- IDIOM
example
معنی(example):
تیم ما باید در طول مسابقه میدان را نگه دارد.
مثال:
Our team must hold the field during the match.
معنی(example):
نگه داشتن میدان در برابر حریفان اهمیت دارد.
مثال:
It's important to hold the field against the opponents.
معنی فارسی کلمه hold the field
:
نگه داشتن میدان به مفهوم تسلط بر یک ناحیه یا مکانی است.