معنی فارسی hold-out

B2

شخصی که در توافقاتی باقی می‌ماند و از پذیرش اجماع خودداری می‌کند.

An individual who resists or declines to accept a negotiation or agreement.

example
معنی(example):

او به عنوان یک شخص امتناع کننده در بحث‌ها شناخته می‌شد.

مثال:

He was known to be a hold-out during discussions.

معنی(example):

تصمیم امتناع کننده از همتایانش انتقاد کرد.

مثال:

The hold-out decision drew criticism from his peers.

معنی فارسی کلمه hold-out

: معنی hold-out به فارسی

شخصی که در توافقاتی باقی می‌ماند و از پذیرش اجماع خودداری می‌کند.