معنی فارسی hold-over
B1چیزی که از یک زمان یا موقعیت قبلی باقی میماند.
Something retained or carried over from a previous situation.
- NOUN
example
معنی(example):
باقیمانده او از شغل قبلی بسیار کمک کننده بود.
مثال:
Her hold-over from the previous job was very helpful.
معنی(example):
مسائل باقیمانده در جلسه مورد بررسی قرار گرفت.
مثال:
The hold-over issues were addressed in the meeting.
معنی فارسی کلمه hold-over
:
چیزی که از یک زمان یا موقعیت قبلی باقی میماند.