معنی فارسی holdable

A2

قابل‌نگهداری، اشاره به اشیائی که به راحتی در دست جا می‌شوند.

Describing an object that can be easily held or carried.

example
معنی(example):

این وسیله کوچک و قابل‌نگهداری با یک دست است.

مثال:

This item is small and holdable with one hand.

معنی(example):

من وسایل قابل نگهداری را که حمل آن‌ها آسان است ترجیح می‌دهم.

مثال:

I prefer holdable gadgets that are easy to carry.

معنی فارسی کلمه holdable

: معنی holdable به فارسی

قابل‌نگهداری، اشاره به اشیائی که به راحتی در دست جا می‌شوند.