معنی فارسی holdingly

B1

به معنای سخن گفتن به شیوه‌ای متقاعدکننده و مستحکم.

In a manner that is firm, persuasive, and supportive.

example
معنی(example):

او به طور محکم درباره اهمیت حمایت جامعه صحبت کرد.

مثال:

She spoke holdingly about the importance of community support.

معنی(example):

استدلال‌های او به صورت محکم مطرح شد و بسیاری از تردیدکنندگان را قانع کرد.

مثال:

His arguments were put forth holdingly, convincing many skeptics.

معنی فارسی کلمه holdingly

: معنی holdingly به فارسی

به معنای سخن گفتن به شیوه‌ای متقاعدکننده و مستحکم.