معنی فارسی holeman
B2شخصی که وظیفه سوراخ کردن یخ یا سطحهای دیگر را برعهده دارد، بهخصوص در محیطهای سرد.
A person who makes holes, particularly in ice for activities like fishing.
- NOUN
example
معنی(example):
سوراخکن عهدهدار نگهداری سوراخهای یخی برای ماهیگیری بود.
مثال:
The holeman was responsible for maintaining the ice holes for fishing.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، سوراخکن شخصیت مهمی در فصل ماهیگیری روی یخ است.
مثال:
In some cultures, the holeman is an important figure during ice fishing season.
معنی فارسی کلمه holeman
:
شخصی که وظیفه سوراخ کردن یخ یا سطحهای دیگر را برعهده دارد، بهخصوص در محیطهای سرد.