معنی فارسی holidaymaking
B1تعطیلتسازی به فعالیتهای مرتبط با تعطیلات و سفرها اشاره دارد.
The act or process of celebrating holidays or engaging in leisure activities during holidays.
- NOUN
example
معنی(example):
تعطیلتسازی میتواند سلامت روان را بهبود بخشد.
مثال:
Holidaymaking can improve mental health.
معنی(example):
فصل تعطیلتسازی برای بسیاری شادی به ارمغان میآورد.
مثال:
The holidaymaking season brings joy to many.
معنی فارسی کلمه holidaymaking
:
تعطیلتسازی به فعالیتهای مرتبط با تعطیلات و سفرها اشاره دارد.