معنی فارسی holily
B2با احترام، به روشی زندگی کردن که نشاندهنده ارزشها و اصول معنوی باشد.
In a manner that is sacred, spiritual, or exhibiting devotion.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با احترام درباره تجربیاتش در کلیسا صحبت کرد.
مثال:
He spoke holily about his experiences at the church.
معنی(example):
عمل کردن با احترام به معنای زندگی در تطابق با اصول معنوی است.
مثال:
To act holily means to live in accordance with spiritual principles.
معنی فارسی کلمه holily
:
با احترام، به روشی زندگی کردن که نشاندهنده ارزشها و اصول معنوی باشد.