معنی فارسی holloing

B1

عمل جیغ زدن یا صدا زدن به طور صوتی.

The act of shouting or calling out loudly.

example
معنی(example):

او در پارک برای سگش جیغ می‌زد.

مثال:

She was holloing for her dog in the park.

معنی(example):

ما صدای جیغ او را نزدیک فواره شنیدیم.

مثال:

We heard her holloing near the fountain.

معنی فارسی کلمه holloing

: معنی holloing به فارسی

عمل جیغ زدن یا صدا زدن به طور صوتی.