معنی فارسی hollowed
B1توخالی کردن، اشاره به عمل حفر یا خالی کردن چیزی دارد.
The past tense of hollow, meaning to make something empty inside.
- verb
verb
معنی(verb):
To make a hole in something; to excavate
معنی(verb):
To call or urge by shouting; to hollo.
example
معنی(example):
مجسمه‌ساز سنگ را توخالی کرد تا مجسمه‌ای بسازد.
مثال:
The sculptor hollowed out the stone to create a statue.
معنی(example):
آنها چوب را توخالی کردند تا یک قایق کوچک بسازند.
مثال:
They hollowed the log to make a small boat.
معنی فارسی کلمه hollowed
:
توخالی کردن، اشاره به عمل حفر یا خالی کردن چیزی دارد.
