معنی فارسی hollowfaced

C1

چهره توخالی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد به خاطر خستگی یا بیماری، جذابیت خود را از دست داده است.

Describes a face that appears gaunt or lacking in vitality, often due to exhaustion or illness.

example
معنی(example):

بازیگر بعد از نمایش طولانی، چهره توخالی داشت.

مثال:

The actor appeared hollowfaced after the long performance.

معنی(example):

بعد از ماجرا، او چهره توخالی و خسته‌ای داشت.

مثال:

She looked hollowfaced and tired after the ordeal.

معنی فارسی کلمه hollowfaced

: معنی hollowfaced به فارسی

چهره توخالی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد به خاطر خستگی یا بیماری، جذابیت خود را از دست داده است.