معنی فارسی hollowness
B1هلوینس، کیفیت یا حالت توخالی بودن یا فاقد محتوا، میتواند به اشیاء یا احساسات اشاره کند.
The state of being hollow; lack of substance or depth.
- NOUN
example
معنی(example):
توخالی بودن تنه درخت تعجبآور بود.
مثال:
The hollowness of the tree trunk was surprising.
معنی(example):
او میتوانست توخالی بودن را در قلبش پس از جدایی احساس کند.
مثال:
She could feel the hollowness in her heart after the breakup.
معنی فارسی کلمه hollowness
:
هلوینس، کیفیت یا حالت توخالی بودن یا فاقد محتوا، میتواند به اشیاء یا احساسات اشاره کند.