معنی فارسی holodactylic
B1ویژگی مربوط به دست یا انگشتان که به طور کامل تشکیل شدهاند.
Referring to having fully developed digits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگی هولو داکتیلیک پرنده نشان میدهد که انگشتان آن به طور کامل توسعه یافتهاند.
مثال:
The holodactylic feature of the bird indicates it has fully developed fingers.
معنی(example):
گونههای هولو داکتیلیک یک سازگاری منحصر به فرد به محیط خود نشان میدهند.
مثال:
Holodactylic species show a unique adaptation to their environment.
معنی فارسی کلمه holodactylic
:
ویژگی مربوط به دست یا انگشتان که به طور کامل تشکیل شدهاند.