معنی فارسی holohedry
C2هولوهدری، وضعیت و ویژگی اجسام هندسی که صورتهای متقارن دارند.
The condition or property of having symmetrical faces in geometric solids.
- NOUN
example
معنی(example):
هولوهدری وضعیت داشتن صورتهای متقارن در اجسام را توصیف میکند.
مثال:
Holohedry describes the condition of having symmetrical faces in solids.
معنی(example):
در بلورشناسی، هولوهدری برای طبقهبندی اشکال اهمیت دارد.
مثال:
In crystallography, holohedry is important for classifying shapes.
معنی فارسی کلمه holohedry
:
هولوهدری، وضعیت و ویژگی اجسام هندسی که صورتهای متقارن دارند.