معنی فارسی holystoned
B1عمل استفاده از سنگهای مقدس برای تمیز کردن عرشه یا سطح چوبی.
The act of using holystones to clean a deck or wooden surface.
- verb
verb
معنی(verb):
To use a holystone.
example
معنی(example):
تیم قبل از رسیدن مهمانها عرشه را سنگ مقدس کرده بود.
مثال:
The crew had holystoned the deck before the guests arrived.
معنی(example):
پس از سنگ مقدس شدن، عرشه کاملاً نو به نظر میرسید.
مثال:
After it was holystoned, the deck looked brand new.
معنی فارسی کلمه holystoned
:
عمل استفاده از سنگهای مقدس برای تمیز کردن عرشه یا سطح چوبی.