معنی فارسی home cooking

B2

پخت و پز در خانه، معمولاً شامل غذاهایی که به خاطر طعم و روش تهیه خاص خود یادآور خاطرات است.

The practice of cooking meals at home, often associated with comfort and nostalgia.

example
معنی(example):

آشپزی خانگی به من احساس نوستالژی می‌دهد.

مثال:

Home cooking makes me feel nostalgic.

معنی(example):

او آشپزی خانگی را بیشتر از غذای رستورانی دوست دارد.

مثال:

She enjoys home cooking more than restaurant food.

معنی فارسی کلمه home cooking

: معنی home cooking به فارسی

پخت و پز در خانه، معمولاً شامل غذاهایی که به خاطر طعم و روش تهیه خاص خود یادآور خاطرات است.