معنی فارسی home ground
B2زمینی که یک گروه در آن بازی می‌کند و کاملاً با آن آشناست.
The place where someone feels most comfortable or is most familiar.
- noun
noun
معنی(noun):
A sports team's own ground, which is used for their home games.
معنی(noun):
(figurative, uncountable) an area or place where one feels familiar or at home.
example
معنی(example):
تیم در میدان خانگی خود به خوبی بازی کرد.
مثال:
The team played well on their home ground.
معنی(example):
او در زمینه‌های خود به راحتی درباره ایده‌ها بحث می‌کند.
مثال:
She feels comfortable discussing ideas on her home ground.
معنی فارسی کلمه home ground
:
زمینی که یک گروه در آن بازی می‌کند و کاملاً با آن آشناست.
