معنی فارسی home key
A1کلیدی که برای باز کردن درب خانه استفاده میشود.
A key specifically designated for opening a home’s door.
- NOUN
example
معنی(example):
فراموش نکنید که کلید خانهتان را وقتی میروید بیاورید.
مثال:
Don't forget your home key when you leave.
معنی(example):
من همیشه کلید خانهام را در کیفم نگه میدارم.
مثال:
I always keep my home key in my bag.
معنی فارسی کلمه home key
:
کلیدی که برای باز کردن درب خانه استفاده میشود.