معنی فارسی homeborn

B2

به شخصی گفته می‌شود که در محل خود به دنیا آمده است.

Born in one's home place.

example
معنی(example):

او یک شهروند به‌دنیا آمده در این شهر است.

مثال:

She is a homeborn citizen, raised in this city.

معنی(example):

افراد به‌دنیا آمده در یک مکان معمولاً احساس ارتباط قوی با زادگاه خود دارند.

مثال:

Homeborn individuals often feel a strong connection to their place of origin.

معنی فارسی کلمه homeborn

: معنی homeborn به فارسی

به شخصی گفته می‌شود که در محل خود به دنیا آمده است.