معنی فارسی homecooking
B1پخت و پز غذا در خانه به شیوه سنتی و طبیعی.
The practice of preparing meals at home, often emphasizing homemade or traditional methods.
- NOUN
example
معنی(example):
آشپزی خانگی به شما این امکان را می‌دهد که غذاهای سالمی برای خانواده‌تان آماده کنید.
مثال:
Homecooking allows you to prepare healthy meals for your family.
معنی(example):
او از آشپزی خانگی لذت می‌برد و اغلب دستورهای جدیدی را امتحان می‌کند.
مثال:
She enjoys homecooking and often tries new recipes.
معنی فارسی کلمه homecooking
:
پخت و پز غذا در خانه به شیوه سنتی و طبیعی.
