معنی فارسی homeochromatism
B2پدیدهای که در آن اشیاء تحت شرایط متفاوت رنگهای مختلفی از خود نشان میدهند.
The phenomenon where an object exhibits different colors under varying conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
هموکروماتیسم معمولاً در علوم مواد مطالعه میشود.
مثال:
Homeochromatism is often studied in materials science.
معنی(example):
درک هموکروماتیسم میتواند به توسعه فناوریهای جدید کمک کند.
مثال:
Understanding homeochromatism can help in developing new technologies.
معنی فارسی کلمه homeochromatism
:
پدیدهای که در آن اشیاء تحت شرایط متفاوت رنگهای مختلفی از خود نشان میدهند.