معنی فارسی homeranges
B1مجموعهای از محدودههای زندگی و فعالیت یک یا چند گونه.
Multiple areas that animals use for their activities.
- NOUN
example
معنی(example):
محدودههای خانگی مختلفی برای مطالعه حیات وحش نقشهبرداری شد.
مثال:
Various homeranges were mapped for the wildlife study.
معنی(example):
محققان محدودههای خانگی گونههای مختلف را مقایسه کردند.
مثال:
The researchers compared the homeranges of different species.
معنی فارسی کلمه homeranges
:
مجموعهای از محدودههای زندگی و فعالیت یک یا چند گونه.