معنی فارسی homerically
B2به شیوهای مرتبط با هومر یا آثار او.
In a manner relating to Homer or his works.
- ADVERB
example
معنی(example):
این شعر به صورت هومریک نوشته شده بود، با مضامین بزرگ و داستانهای حماسی.
مثال:
The poem was written homerically, with grand themes and epic tales.
معنی(example):
او به صورت هومریک صحبت کرد، گویی داستانی باستانی را روایت میکند.
مثال:
She spoke homerically, as if narrating an ancient tale.
معنی فارسی کلمه homerically
:
به شیوهای مرتبط با هومر یا آثار او.