معنی فارسی homesickness
B2احساس دلتنگی و غم برای منزل و خانواده، معمولاً زمانی که در مکانی دیگر هستید.
A feeling of longing for one's home during a period of absence.
- noun
noun
معنی(noun):
The characteristic of being homesick; a strong, sad feeling of missing one's home (and often left-behind loved ones, such as family and friends) when physically away.
example
معنی(example):
او در حین تحصیل در خارج از کشور احساس دلتنگی برای خانه کرد.
مثال:
She felt homesickness while studying abroad.
معنی(example):
دلتنگی برای خانه می‌تواند سخت باشد.
مثال:
Homesickness can be hard to deal with.
معنی فارسی کلمه homesickness
:
احساس دلتنگی و غم برای منزل و خانواده، معمولاً زمانی که در مکانی دیگر هستید.
