معنی فارسی homiletically
B2به شیوهای که مربوط به وعظ یا سخنرانیهای مذهبی است.
In a manner relating to the art of preaching.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور همیلتیک صحبت کرد و بر درسهای اخلاقی تأکید کرد.
مثال:
She spoke homiletically, emphasizing moral lessons.
معنی(example):
این سخنرانی بهطور همیلتیک ارائه شد و بسیار تأثیرگذار بود.
مثال:
The lecture was delivered homiletically, making it very impactful.
معنی فارسی کلمه homiletically
:
به شیوهای که مربوط به وعظ یا سخنرانیهای مذهبی است.