معنی فارسی hominiform

B2

موضوعی که به ویژگی‌های مشابه انسان اشاره دارد.

Relating to characteristics resembling those of humans.

example
معنی(example):

ویژگی‌های هومینی‌فرم در برخی از گونه‌های پریمات مشهود است.

مثال:

Hominiform traits are evident in some primate species.

معنی(example):

پژوهشگران به دنبال ویژگی‌های هومینی‌فرم در فسیل‌ها هستند.

مثال:

Researchers look for hominiform characteristics in fossils.

معنی فارسی کلمه hominiform

: معنی hominiform به فارسی

موضوعی که به ویژگی‌های مشابه انسان اشاره دارد.