معنی فارسی homish
B2همیشی، کیفیت یا ویژگیای که حس نزدیکی و راحتی را برساند.
Characteristic of being homelike, warm, and comfortable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او دارای طرز صحبت همیشی است که دوستانش را آرامش میدهد.
مثال:
She has a homish way of speaking that comforts her friends.
معنی(example):
جو همیشی کافه آن را به محلی محبوب برای اهالی تبدیل کرده بود.
مثال:
The homish atmosphere of the cafe made it a favorite for locals.
معنی فارسی کلمه homish
:
همیشی، کیفیت یا ویژگیای که حس نزدیکی و راحتی را برساند.