معنی فارسی homocentrically

B1

هوموستریکال به‌صورت قید به وضعیتی اشاره دارد که در آن همه چیز حول یک مرکز مشترک می‌چرخد.

In a manner that revolves around a common center.

example
معنی(example):

سیارات به‌طور هوموستریکال حول خورشید حرکت می‌کنند.

مثال:

The planets move homocentrically around the sun.

معنی(example):

هنرمند قطعات را به‌طور هوموستریکال چید تا تمرکز را به مرکز جلب کند.

مثال:

The artist arranged the pieces homocentrically to draw focus to the center.

معنی فارسی کلمه homocentrically

: معنی homocentrically به فارسی

هوموستریکال به‌صورت قید به وضعیتی اشاره دارد که در آن همه چیز حول یک مرکز مشترک می‌چرخد.