معنی فارسی homochronous
B1هوموکرونوس به پدیدههایی اشاره دارد که در یک زمان مشخص و یکنواخت رخ میدهند.
Occurring at the same time; synchronous in timing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت هوموکرونوس رویدادها، نظم زمانی را ساده میکند.
مثال:
The homochronous nature of events simplifies chronological ordering.
معنی(example):
شرایط هوموکرونوس اجازه میدهند تا اندازهگیری زمان به طور ثابت انجام شود.
مثال:
Homochronous conditions allow for consistent time measurement.
معنی فارسی کلمه homochronous
:
هوموکرونوس به پدیدههایی اشاره دارد که در یک زمان مشخص و یکنواخت رخ میدهند.